این روز ها

ساخت وبلاگ
کاش میشد لحظه ی دیدارت را  نقاشی کنم.. ، کاش میشد از پیشانی چین خورده ات، عطر لباست، صدای گرمت و قدم های با صلابتت،چند سطری بنویسم..کاش میشد جملات را کوتاه و کلمات را صریح تر بنویسم که شاید فاصله ها را با یک * نگاه * کوتاه تر کنم..کاش دستم می‌رسید و تو را برای آخرین بار در آغوش میگرفتم..اما چه سود؟نه نقاش خوبی بودم، و نه نویسنده متبحری..چه کنم که دستم شکسته و قلمم کور و جوهر وجودم خشک شده..چه خلالی میان ما انداخته اند کلمات..کاش جای این همه لفظ قلم و مقدمه چینی:تنها یک جمله گفته بودم*دوستت دارم * پ ن: خودم نوشتم.. یه نشونه ای از حضورتون بهم بدید و این وبلاگ رو خالی از محبت نزارید ​​​​​​ این روز ها...ادامه مطلب
ما را در سایت این روز ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : metanoiaa بازدید : 16 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1402 ساعت: 15:51

وقتی بازدید های افراد رو میبینم، وقتی وبلاگ هاشون رو میبینم که مال ده، یازده، یا.. چندین سال پیشه دلم میگیره.. مثلا سال 91 آخرین وبلاگش رو گذاشته.. بدون خداحافظی رفته و تا الان هیچ خبری ازش نشده.. و تو موندی و خاطرات کسی که ندیدیش..رفتن های واقعی بدون خداحافظی هستن.. ولی شما هیچوقت بی خداحافظی نرید..گاهی اوقات حتی از جایی که فکرش هم نمی‌کنید یه سری افراد بهتون فکر میکنن و به یادتون هستنپ ن: اصلا نمیدونم کسی وبلاگ هام رو میخونه یا نه.. ولی دوست دارم ده سال دیگه برگردم و نگاه کنم به دفترچه خاطرات یه دکترچه در دوران جاهلیت و تباهی  این روز ها...ادامه مطلب
ما را در سایت این روز ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : metanoiaa بازدید : 16 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1402 ساعت: 15:51

این روزها بیش از هر زمانی به من سخت میگذرد، غم غربت و غریبی وجودم رو آکنده از درد و رنج کرده،اینکه احساس کنی به هیچ جا تعلق نداری و کسی چشم انتظار آمدنت نیست، تکه ای از وجودت را در خودت گم کرده ای و در به در دنبال آنی، همه جا را. گشتم، نیافتم و هنوز نتوانستم آن تکه ی جا مانده را درونم بيابملبخندم به ظاهر، تمام این نبودن ها را در چهره ام محو میکند. از کدام یک باید گله کنم ..؟از تو که هستی و کنارمی اما سردی بینمان ذوب شدنی نیست.. از تو که فرسنگ ها از من دوری ولی حتی برای پرسیدن حالم یک پیام کوتاه نمیدهی و مرا هرروز، بیش از دیروز لبریز از بیقراری میکنی دلتنگم، دلتنگ آن زمان کودکی که تنها خیالم آن عروسک گران قیمت پشت ویترین مغازه ها بوددلتنگ خاطره هایی که هرگز تکرار نشدند ولی بارها مرور شدنددلتنگم و در من هیچ تقلایی برای دیدن دوباره ی آن روز ها نیست، ولی برای مرور شان هزاران خیال واهی، ذهنم را سرشار از بی‌تابی می‌کند. پ ن: تقریبا بعد از یکسال باز شروع کردم به نوشتن، شاید الان کسانی که یکدفعه غیب شدن و رفتن برای همیشه از این‌جا رو، درک کنم این روز ها...ادامه مطلب
ما را در سایت این روز ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : metanoiaa بازدید : 16 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1402 ساعت: 15:51